جدول جو
جدول جو

معنی پوست خیکی - جستجوی لغت در جدول جو

پوست خیکی
(تِ)
نوعی پیراستن موی سر که باندازۀ بلندی موی خیک بر جای ماند. قسمی زدن موی سر که باقی مانده ببلندی پوست خیک باشد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پوست خرکن
تصویر پوست خرکن
کسی که پوست خر مرده را بکند، کنایه از طماع، خام طمع
فرهنگ فارسی عمید
(اَ مَ)
آنکه پوست خر مرده کند، اندک بین. خردک نگرش. طماع. خام طمع. تنابذیست مردم همدان را و مراد از آن طمع و اندک بینی است. لقب زشتی که مردم دیگر شهرها به اهل همدان دهند
لغت نامه دهخدا